معمولا مدیران دولتی فرصتی برای فکر کردن ندارند و همین نقطه ضعف بزرگ باعث میشود تا آنها به ابزاری برای پیش برد اهداف کسانی شوند که فرصت اندیشیدن وقدرت مالی و رسانه ای دارند
کم کم همه قانع شده بودیم که یک جای کار میلنگد سالهاست که مدیران دولتی روبان های قشنگ را با قیچی می برند و در کنار لوح یادبود پرده را کنار میزنند و بزرگترین و بهترین را افتتاح میکنند
ساختار دولت در کشور ما به سیستمی تبدیل شده است که صلاحیت مدیرانش را با تعداد کلنگ های به زمین زده و روبان های بریده میسنجد
اما در فاصله این دو فعل شریف یعنی(کلنگ زدن)و(روبان بریدن)دهها اتفاق ریز و درشت می افتد که بلای جان اقتصاد و سیاست و اخلاق و همه امورات جاریه ما میشود
در ممالک برخوردار تعریف فعل شریف(کلنگ زدن)و (روبان بریدن)تعریفی کاملا اقتصادی و اجتماعی دارد
اصولا آن مقدار که در فرهنگ پارسی این دو واژه توسط مدیران صرف میشود در فرهنگ سایر ملل پیشرفته و برخوردار جهان صرف نمیشود
آن مقدار این دو فعل در نظر مدیران ما در گذر ایام برجسته گردیده که لاجرم لحظه ای درنگ نمیکنند تا از خود بپرسند:
چرا کلنگ میزنیم؟
چرا روبان میبریم؟
از مدتها پیش از این تحلیل گران اقتصادی و سیاسی نفس هایشان در سینه حبس شده بود در آمد های سرشار نفتی و مدیران خاص با تعریف فوق الذکر وباند های ثروت و قدرت که خود را به چند قدم جلوتر از دستگاههای نظارتی رسانده بودنداین عوامل در کنار یگدیگر به چنان سونامی ویرانگری تبدیل میشود که ریشه دار ترین ملت ها را به نابودی میکشاند
خوش بینانه ترین تحلیل ها فرجامی ناخوش را نوید میداد
در سال جهاد اقتصادی دو معجزه برای نجات اقتصادی و سیاسی ایران روی دادکه اگر درست مدیریت گرددبه جهاتی ممکن است به بهبود اوضاع کمک کند و این دو رویدا د افشای اختلاس کلان بانکی و تحریم های سازمان یافته غرب است
به واقع این دو رویداد فرصتی در اختیار تصمیم گیران میگذارد تا با نگرشی سیستمی قابلیت ها و نقاط ضعف خود را شناسایی کنند
امید آن که در سال پیشرو از این فرصت استفاده ای در خور شود
تا او چه خواهد...
والسلام
نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]